چه عطر خوشي دارد امروز خمين
عطر وجودي روح الله را… بزرگ مردي كه انعكاس نفسهايش در ظلمات ستم، پايه هاي تزوير شاهانه را در هم مي شكند.
مردي كه هيبت كلام و تأثير نگاهش، حادثه اي شگرف را در قرن آهن و عصيان، رقم ميزند. خمين امروز ميزبان قدم هاي كوچك روح الله مي شود، روح اللهی كه فردا قدم هايش بزرگ خواهد بود به وسعت تاريخ و عظمت آزادگي! روح الهي كه رؤياي آمدنش، خواب فرعون عصر را آشفته خواهد كرد.
كودكي كه پيام آور روشنايي است. او كه از حرارت كلامش، مردان از پاي افتاده جان مي گيرند و اسماعيل هايشان را در راه عشق قرباني مي كنند. او كه در شريان خمود ايران، پس از 2500 سال تحقير، خون عزت و استقلال و ايستادگي تزريق مي كند. ابراهيم ديگري مي شود در زمانه جاهليت مدرن. راستي او را چه سرّي است با جدّش رسول الله؟… يتيمي در كودكي و هجرت در ميانسالي؟…
خدا مي گفت و شاگردانش هم براي خدا به پا خاستند.