خونين شهر! قداره بندها را مي بينم كه آمده اند تا قرق كوچه هاي عشق را بشكنند. فرزندانت را مي بينم كه بندهاي پوتينشان را محكم مي كنند و آماده پرواز مي شوند. بال گرفتن براي شهادت و شهادت و كشته شدن براي حفظ شرافت و قداست تو.
هم تو و هم تمامي مردان و زنان غيور و سرافرازت مي دانستيد تا مقاومت نباشد؛ پيروزي بايد در سكوت و عدم بنشيند، بايد بنشيند و انتظار سخت هراس را مرور كند.
ديوارهايت فرو ريخته اند، نخل هايت قامت خميده اند و گيسو در باد پريشان كرده اند، اما هنوز گلدسته هاي زخمي مسجد جامع سرود عزت و افتخار را در بادها تلاوت مي كنند.
آنان نمي دانستند كه اين جا قسمتي از خاك كربلاست، آب نزديك است و بوي عاشورا شهر را از آن خود كرده است.
آنان بيخبر بودند از ﴿و مكروا و مكرالله، انّ الله خيرالماكرين﴾1 و اينان يقين داشتند به ﴿نصر من الله و فتح قريب﴾2
و اين چنين بود كه زمان خلق حماسه فرا رسيد و صابرين نغمه داودي ﴿إذا جاء نصرالله والفتح﴾3 را از گلدسته هاي مسجد جامع سر دادند.
امروز ياران رفته اند تا ما به خود آييم و لاله هاي سوخته را از پشت پنجره هاي رو به پرنده هاي پرپر شده و سوخته، برداريم و سبكبال تر از نسيم، از روي شانه هاي خويش، آن ها را رهسپار آسمان نماييم.
[1]. آل عمران ﴿3﴾ : 54.
[1]. الصف ﴿61﴾ : 13.
[3]. النصر ﴿110﴾ : 1.
سوم خرداد یادآور دلاورمردی های رزمندگان اسلام در فتح غرورآفرین خرمشهر قهرمان مبارک باد
باتشکر ازمطالب زیبایتان