پله پله تا، رهايي ... هفت شهر علم را دوره كرده بود...
انگشت هاي چروكيده اش نه چند سال كه عمري مزرعه هاي فقر را بيل زده بود. تحملش را گره زده بود به اميد و توكلش، تا دانه دانه گندم بكارد و خوشه خوشه عشق بچيند...
كوچه باغه اي تبريز مي دانند كه… بیشتر »
آرشیو برای: "آبان 1391, 24"
روز آنان كه به دنبال خواندن و دانستن و اوج گرفتن اند؛
روز آنان كه آرامش خود را در كتاب ميجويند و وعده ي «لَم تفُتهُ سَلوَة»([1]) را بر حاشيه ي ورق خاطرشان نقش كرده اند؛
روز آنان كه در بستانه اي علما([2]) به گردش مي پردازند و دانستن و علم… بیشتر »