12 شوال 1030 قمري؛ رحلت شيخ بهائي
حيف باشد از تو اي صاحب هنر كاندرين ويرانه ريزي بال و پر
تــا بــه كي اي هد هد شهر سبا در غـريبي مانده باشي بـسته پر
جـهد كـن ايـن بند را پا بازكن بــر فـراز لامــكان پــرواز كن
13 سال بيشتر از عمر “محمد” در “بعلبك” نگذشته بود كه همراه پدر رهسپار سفر به ايران شد و به درخواست “شاه طهماسب صفوي” در قزوين سُكني گزيد.
از همان كودكي علوم مختلف را نزد پدر بزرگوار و عالمش “شيخ عزّالدين” آموخت و به تدريج نزد اساتيد بزرگ ديگري همچون “ملا عبدالله شهاب الدين مدرس يزدي” زانو زد و صاحب گنجينههاي پر بهايي شد.
مير داماد دربارة او ميگفت: بعد از من اين عرب بچه، در ايران جلوه خواهد نمود.
هنگامة ازدواج با دختري از يك خانواده اصيل وصلت نمود. همسرش در آن روزگار كه تعداد كمي از نعمت سواد بهرهمند بودند، دانشمند، حديث شناس، فقيه، محقق و مدرس به شمار ميرفت.
وقتي حكومت صفويه مذهب رسمي را تشيع معرفي كرد؛ برخلاف علاقهاش به دربار رفت و از موقعيت و نفوذي كه در دستگاه داشت، براي گسترش شيعه، بازسازي و احداث مساجد، مدارس علميه و زيارتگاهها و … به خوبي استفاده كرد. با اين وجود زندگي سادهاي داشت و خانهاش پناهگاه نيازمندان و محلي براي رفع حاجتهايشان بود. مثل پدر سالها “شيخ الاسلام” شهر بود و به نيازهاي ديني مردم پاسخ ميداد.
سي سال از عمرش را نيز به سفر رفت. به مصر، سوريه، عراق، فلسطين، افغانستان و … .
در طول مدت سفر هم دست از كار بر نداشت. با علماي اهل سنت مناظره و گفتگو ميكرد و با كلام نافذ و منطقياش خورشيد حقيقت را به آنها نشان ميداد.
حاصل سالها تلاش و مجاهدت علمياش 84 كتاب، رساله و تحقيق در زمينههاي مختلف فقهي، اصولي، حديثي، تفسيري، هيئت، نجوم، فلسفه، رياضيات، ادبيات عرب و شعر ﴿به زبان عربي و فارسي﴾ و شاگردان بينظيري مانند “ملاصدراي شيرازي” است. “كشكول” او بارها به چاپ رسيده و شرح صمديهاش همچنان در حوزههاي علميه تدريس ميشود.
روزهاي آخر عمر دنيايياش بود كه همراه شاگردان به قبرستان رفت. ناگهان از جمع فاصله گرفت و بر سر قبري رفت و با صاحبان آن صحبت كرد. شاگردان صداهايي را ميشنيدند، اما برايشان مفهوم نبود. بعد از مدتي شتابان به خانه رفت و تا مدتي با هيچ كس سخن نگفت و فقط به ذكر و دعا مشغول بود. وقتي از او پرسيدند آن روز صاحب قبر به شما چه ميگفت، پاسخ داد: گفتند آماده مرگ باشم.
شش ماه بعد در حاليكه 78 سال از عمر با بركتش ميگذشت، به ديار باقي شتافت.
علامه مجلسي بر او نماز خواند و بيش از 50 هزار نفر از مردم اصفهان كه علاقة زيادي به او داشتند؛ در تشييع جنازهاش شركت كردند. بر طبق وصيتي كه كرده بود، او را در جوار حرم مطهر امام رضا(ع)، جايي كه روزهاي زيادي مشغول ساختن در و ديوارش بود، به خاك سپردند.
موفق باشید