روزي رسول خدا( ص) از اصحاب خويش درباره ي نخستين نعمتي كه خداي مهربان ارزاني داشت، سؤال فرمود. هر كدام به بهره هايي كه از دنيا و خورد و خوراك و زن و فرزند داشتند، اشاره كردند؛ تا اين كه پيامبر(ص) به امام علي(ع) فرمود: «اي علي! تو بگو» آن حضرت در پاسخ فرمود: «اين كه مرا خلعت وجود و هستي بخشيد، در حالي كه چيزي نبودم و با من به نيكويي رفتار نمود و مرا زنده نگه داشت و مرا از نظر تركيب ظاهري، در بهترين شكل آفريد، و نيز اين كه مرا انساني اهل فكر و دقت قرار داد، نه اهل بي فكري و فراموش كاري و به من قوه ي درك و شعور عطا فرمود و برايم چراغ روشن هدايت و رستگاري قرار داد و به دين خويش راهنمايي ام كرد و بدين سان، از راه مستقيم خويش گمراهم نساخت، و نيز اين كه به من حيات و زندگي ابدي و جاويد بخشيد كه فنا و نيستي در آن راه ندارد و آزاد و صاحب ملك خلقم فرمود و بنده ي كسي نساخت و زمين و آسمانش را مسخّر من نمود». در پايان هر كدام از اين كلمات پيامبر(ص) مي فرمود: «آري، صحيح است». سپس فرمود: «ديگر چه نعمتي به تو عطا شده است؟» امام(ع) پاسخ داد: «نعمت هاي الهي پاكيزه و بي پايان است و كسي را ياراي شمارش آن ها نيست». پيامبر(ص) تبسمي كرد و فرمود: «علم و حكمت گواراي تو باد يا علي!».([1])
پی نوشت:
[1]. بحارالأنوار، ج 40، ص 175.
نخستین نعمتی که خدا به انسان ارزانی داشت...
سلام خداقوت.
دستتون درد نکنه .
از اینکه مرتب به شما سر میزنم . خوشحالم . چون از مطالب خیلی زیباتون استفاده می برم.
یاحق