بسمه تعالی
معاونت فرهنگی تبلیغی مدرسه علمیه الزهرا همدان از برگزاری جلسات نقد و تحلیل انیمیشن کودکان در این مدرسه خبر داد .
خانم خرازی دراین باره گفت : از سالها پیش تاکنون، لابی صهیونیسم در هالیود، سیطره خود را در عرصه تولیدات کودک به شدت گسترش داده است. علاقه کودکان ما به داشتن تصاویر متعدد از شخصیتهای کارتونی والت دیزنی تا عروسکها و اسباب بازیهای شخصیتهای آنها، آنچنان شدید است که خرید آنها برای خانوادهها به یک عرف معمول و اجتماعی تبدیل شده است.
به عبارت دیگر، شرکتهای انیمیشن سازی، تنها برای همان ساعتی که کودکان ما انیمیشن تولیدی آنها را می بیند، برنامه ریزی نمی کنند، بلکه تلاش میکنند تا فکر و ذهن کودک را حتی در رختخواب شبانه و بازی های کودکانه اش متوجه رفتار و موضوع مورد نظر خود نمایند. از این روی، می توان گفت نه تنها کودکان معصوم، بلکه والدین هم نمی توانند تصور کنند در پی این زیبایی ها و لطافت، ممکن است یک جهان بینی خاص و خارق العاده با اهداف بلند مدت نهفته باشد که می خواهد، چهره فرهنگ های خاص جهان را به چهره ای واحد و مطلوب سرمایه داران صهیونیسم بدل کند.
خانم خرازی اشاره کردند در این مستند آمده: “این نکته انکارناشدنی است که یهودیت صهیونیست به یاری سرمایه های هنگفت (و البته اندیشه و برنامه ریزی دراز مدت) توانسته است در عرصه فرهنگ، گوی سبقت را از دیگر رقبای جهانی برباید و از این ابزار قدرتمند در راستای رسیدن به اهداف جهانی خود استفاده نماید؛ نظر به اینکه مدارس علمیه و طلاب پرچمداران فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و با داشتن جایگاه تبلیغ می توانند حداقل با تفسیر وتبیین این امور برای والدین وخانوادهها باعث ارتقای سطح آگاهی عمومی جامعه شوند.آشنایی با این انیمیشن ها و تفکرات نهفته در آن برای خواهران طلبه ضرورت دارد.
خانم خرازی در ادامه با اشاره به محتوای مستندات افزود:جالب است بدانیم از دیرباز یهودیان را با نام «موش کثیف» می شناختند. والت دیسنی به کمک میکی موس توانست در چند دهه کاری کند که این واژه جای خود را به «موش دوست داشتنی» بدهد و دیگر کسی نمی توانست برای یهودیان تصور «موش کثیف» را داشته باشد.
میکی موس معصوم که همواره مورد تهاجم رقبای خود قرار می گرفت و تنها به کمک زیرکی بر دشمنان پیروز می شد، نمادی شد از معصومیت قوم یهود! که باید تلاش کند با تنها سرمایه خود، یعنی زیرکی، خود را از دست دشمنان جهانی رهایی دهد.
شخصیت «جری» در مجموعه تام و جری در واقع ادامه شخصیت میکی موس است. جری موش زبل و بد جنسی است که با شیطنت و ناجوانمردی همواره بر گربه ابله و احمق پیروز می شود. این پرسش که چرا برخلاف دنیای واقعیت، همواره این موش است که برگربه پیروز می شود، چیزی است که ناخودآگاه ذهن کودک و بزرگسال را به خود معطوف می دارد و از سوی دیگر، به تدریج این حس را در ذهن کودک نهادینه می کند که می توان با دغل و حقه بازی همیشه پیروز شد.
مجموعه «هاچ زنبور عسل» به کودکان یهودی میفهماند که باید همواره به دنبال مادر ( نماد سرزمین موعود ) خود باشند و دیگران همچون موجودات مخوف این انیمیشن، همواره در این راه، سد راه او هستند و البته در این راه میتوان روی کمک برخی دوستان مو بور حساب کند.
نکته: گشتن به دنبال مادر تم غالب مجموعههای انیمیشنی است که کشورهای آسیایی و در رأس آنها ژاپن به سفارش شرکتهای صهیونیستس هالیوود تولید کردهاند، همچون «دختری به نام نل»؛ «حنا دختری در مزرعه»، «باخانمان»، «چوبین» و غیره. همان طور که گفتیم، مادر در فرهنگ یهودی، نماد سرزمین موعود یهودیان است. این انیمیشنها هرچند با هدف بیشترین تأثیر بر کودکان یهودی جهان ساخته شده اما به دیگر کودکان جهان نیز این حس را القا میکند که تصاحب دیگر سرزمین ها با عنوان برگشتن به سرزمین مادری، حق مسلم قوم یهود است.
باربی مجموعه انیمیشن بسیار پر طرفداری است که همراه با عروسک و لوازم جانبی اش سالهاست به عنوان نماد ابتذال، برهنگی و مصرف گرایی جهان غرب در اذهان کودکان رخنه کرده و آنها را برای پذیرش نمادهای مبتذل فرهنگ غرب در بزرگسالی آماده می کند. این انیمیشن و عروسکهای آن با ده ها طرح و مدل در حالی که لبخندی ملیح بر لب دارد، به راحتی زمینههای الگوپذیری از پوشش، آرایش، رنگ مو، تناسب خاص اندام و به نوعی رفتار هوس انگیز را برای کودکان و نوجوانان فراهم میسازد.
پاندای کونگ فوکار یکی دیگر از انیمیشن های است که حتی بزرگتر ها را نیز مجذوب خود کرده با وجود ظاهر شرقی ،شاهکاری ااست که از سینمای غرب که به جنگ متعلقات ایمان آمده است . این انیمیشن با نشاندن “پو” به جای خدا و نفی اذن الهی به اثبات امانیسم می پردازد.و به ایمان به خداآمده است.
پاندای کونگ فو کار با دادن اذن و اختیار زنده شدن و مردن و باز گشت از جهان ارواح به جهان مادی به “پو” به جنگ با آخرت آمده است.
باب اسفنجی با ترویج فرهنگ مصرف گرایی ،پول پرستی ، جدایی از والدین،آزادی جنسی ،بی اعتقادی به منجی و القائات مهدوی، و… کودکان را تحت تاثیر قرار داده و از آنان افرادی فاقد تفکر انتقادی و صرفا مطیع می سازد.
سال هاست بازار انیمیشنهای هالیوودی در ایران داغ شده است. این انیمیشنها به سرعت و با سطحی نگری بسیار دوبله و به راحتی از رسانه ملی پخش میشوند، بدون هیچ نظارتی. آنچه گفتیم، به این معنی نیست که انیمیشن خوبی در آن سوی مرزها تولید نمیشود، بلکه همسویی همه جانبه متولیان فرهنگی کشور با برجسته شدن تعداد خاصی از این محصولات است که پرسش برانگیز است و اینکه چرا در این همه سالها و با بروز و ظهور تکنولوژیهای پیشرفته وارداتی در کشور، هنوز شاهد رشد صنعت انیمیشن در ایران نشده ایم؟!
در عوض به نظر میرسد در عرصه تولیدات کودک عقبگرد کرده و سیر نزولی یافته ایم! هنوز بزرگترهای ما « علی کوچولو»، «زهره و زهرا»، «هادی و هدی»، «هشیار و بیدار»، «آفتاب و مهتاب»، «خونه مادر بزرگه» را از یاد نبردهاند.آنچه کودک امروز ایرانی نیاز دارد، نه «فوتبالیست ها»ست و نه «سند باد» جعلی غربیها. کودک ایرانی به فیلمها و انیمیشن های پر محتوایی نیاز دارد که بر پایه داستان های جذاب و غرور آفرین ملی و آموزههای اسلامی تولید شده باشد؛ «رستم و سهراب» و «آرش» چه اشکالی دارند که دست به دامن «سوپرمن» و «پسر جهنمی» شده ایم؟! “