<حيّ علي الصلاة> بشتابيد به سوي بهترين عملها، به سوي نماز، نماز جمعه.
سجاده ي نياز را مي گسترانيم رو به قبله، ايستاده ولي شكسته كه در پيشگاه خدايي توانا و ازلي نتوان سر بلند كردن و راست ايستادن.
مي لرزيم بر خويش از كاستي عباداتمان و تنها به رحمت و بخشش او اميدواريم. در كنار يكديگر مي ايستيم؛ همچون زنجيره هاي به هم پيوسته، زنجيره هايي كه حلقه اتصالمان خداي واحد است، قبلهاي واحد و كتابي واحد.
مي دانيم كه هيچ كس جز خدا دادرسمان نخواهد بود، مسير نفسهايمان را به محراب كشانده ايم و سجده گاه را با تمام وجود در آغوش مي كشيم تا دنيا اين همه وحدت را با بهت به تماشا بنشيند.وحدت تمام دلهايي كه آزادگي را مي طلبند.
تكبير به تكبير خدا را ميخوانيم كه به خاطر او قيام كرده ايم تا دينش زنده بماند و اين نماز سياستي الهي است، وحدتي خدايي، شكوهي آسماني.
مــــژده وصل تو كو كز سر جان برخيزم طاير قدسم و از دام جهان برخيزم
به ولاي تو كه گر بنده خويشم خوانـي از سر خواجگي كون و مكان برخيزم