سفره افطار براي سومين بار گشوده شد و اين بار اسيري كه در خانه را كوبيد. ر
وزهاي قبل مسكيني و يتيمي و دستهاي بخشنده و كريم آنچه در سفره بود را تقديم آنها كردند فقط براي خدا. دستهاي بخشنده از خانه ي كاهگلي پر گشودند و به اوج رسيدند.
مبدأ انسانيت از اين نقطه آغاز شد، از اين خانه ي گلي كوچك كه به وسعت آسمانهاست. ملائك يكبار ديگر سجده ميكنند آدم را!
در اين خانه كه به روي فقير و اسير گشوده شد، راهي به سوي سدرﺓ المنتهي گشود و فرشتگان خواندند زير لب ﴿إنّ الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورا﴾([1])
اريكه هاي بهشتي را مزين كرده اند و سايه بانهايي كه نه گرما مي شناسد و نه سرما. شرابي از جنس چشمه هاي بهشت چون زنجبيل گرم و عطرآگين.
<إن هذا كان لكم جزاء وكان سعيكم مشكوراً>([2]) و اين پاداشي است براي خانواده اي كه از خدا طلب پاداش نمي كند.
پي نوشت:
[1]. انسان ﴿76﴾ : 5 .
[2]. انسان ﴿76﴾ : 22.