غزه
به چشم بی رمق غزه خواب را بستند/چنان که بر لب بی تاب آب را بستند
چه رفته بر سر وجدان روزگار، که باز/نخوانده قصه حق را، کتاب را بستند
به چشم بی رمق غزه خواب را بستند/چنان که بر لب بی تاب آب را بستند
چه رفته بر سر وجدان روزگار، که باز/نخوانده قصه حق را، کتاب را بستند
با سلام دوست عزیز
از شما متشکرم
فرا رسیدن دهه کرامت مبارک باد
التماس دعای فراوان
سلام
متشکرم از سلیقه و مطالب زیبای شما
خدا قوت
الهی همیشه موفق باشید
به امید حضور محدد شمادر عرصه محازی
فرم در حال بارگذاری ...
با سلام
به بهانه آغاز مهر شروع سال تحصیلی و هفته دفاع مقدس
اما به یاد حماسه عاشورای سال 60
«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»
باز هم اول مهر آمده بود
و معلم آرام
اسم ها را می خواند.
اصغر پورحسین!
پاسخ آمد: حاضر.
قاسم هاشمیان!
پاسخ آمد: حاضر.
اکبر لیلا زاد…
پاسخش را کسی از جمع نداد.
بار دیگر هم خواند:
اکبر لیلازاد!
پاسخش را کسی از جمع نداد
همه ساکت بودیم
جای او اینجا بود
اینک اما، تنها
یک سبد لاله ی سرخ
در کنار ما بود
لحظه ای بود، معلم سبد گل را دید
شانه هایش لرزید
همه ساکت بودیم
ناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیم
گل فریاد شکفت!
همه پاسخ دادیم:
حاضر، ما همه اکبر لیلا زادیم.
زنده یاد قیصر امین پور