●●●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●●
بخواب ای نو گل پژمــان و پـــر پر بخـواب ای غنچۀ افســرده اصغـر
همــه افتاده در خــوابند و خـامــوش توئی صـحرا و چندین نعش بی ســر
نتـرس ای کودک شش ماهـۀ من که اینجا خفته هم قاسم هم اکبر
مگر باز از عطش می سوزی ای گل که از… بیشتر »