13 فروردين ؛ روز طبيعت
در قديم كه شهرها را دروازه بود، روز سيزده مي بايست هركس از دروازه اي بيرون مي رفت و از دروازه اي ديگر برميگشت تا بدين تريب، ديو شريري كه همراه او دم دروازهي خروجي ميماند، در بقيه سال، پشت ديوار شهر به انتظار بماند تا او سال خوبي داشته باشد(1) و امروز نيز به همان خرافه و خيال باطل سبزه هاي نوروزي را بر مي دارند و به سوي سبزه زار حركت مي كنند تا … ، در دامن صحرا نيك بختي دختران را مي جويند، و بر سبزه ها گره مي زنند و ماهيان قرمز را به آب روان مي سپارند! و پس از سيزده، كمتر زيبايي و طراوت بهار را مي جويند، امّا زيباتر از زدودن رنگ خرافه ها از دامن سنت هاي ملي سراغ داريد؟!
1- كريستوفرتال، نشريه فرزند سالم، ش 18.