موضوع: "در کوچه های تقویم"
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیةالله فی الأرضین.
دنبالهی حدیث قبل از جناب ابیحمزهی ثمالی از حضرت سجاد (سلاماللهعلیه) که فِقراتی از این حدیث را در روزهای قبل خواندیم. «إن زُکِّیَ خَافَ ما یَقولون»
حالا قبل از آنی که این فقره را عرض بکنم، این تذکر را، توجه را بدهم که از مطلبی که ما دیروز در ذیل این فقرهی قبلی گفتیم مثل اینکه سوءبرداشت شده، بعضیها سوءتلقّی کردند. خب حالا سوءبرداشت فینفسه چیز مشکلی نیست. لکن وقتی که این منتهی بشود به بگومگو و بخصوص در این فضای مجازی و این یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید، مایهی کدورت و دلچرکینیِ برادران مؤمن از یکدیگر بشود آنوقت این چیز بدی است. بندهی حقیر که این همه اصرار دارم بر وحدتِ قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، بخصوص نیروهای مؤمن و انقلابی، خدای نکرده یک چیزی آدم بگوید که مایهی اختلاف بین نیروها بشود، این را به خدا پناه میبریم. نباید این چیزها را مایهی اختلاف قرار داد.
مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل
رهبر انقلاب اسلامی استثنائی بودن روز مباهله را در «شاخص روشنگر بودن» و نقش ممتاز آن در «تمایز جبههی حق و باطل» میدانند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرا رسیدن سالروز واقعهی مباهله، فرازی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای را که به تبیین اهمیت این موضوع پرداختهاند، منتشر میکند. این سخنان در تاریخ ۲۲ آذرماه ۱۳۸۸ بیان شده است:
روز مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه میآورد.
نکتهی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نسانا و نساکم»در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد برای محاجهای که در آن باید تمایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد.
هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمومنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است.
یعنی نشان دهندهی این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ میآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشهکن بشود با عذاب الهی.
گفتاری از حضرت آیتالله سبحانی دربارهی سیره و شخصیت حضرت امام علیالنقی علیهالسلام
الحمد لله رب العالمین و الصلوة و السلام علی خیر خلقه و آله الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین إلی یوم الدین. قال الحکیم فی محکم کتابه الکریم: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا و کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ»(سجده؛ ۲۴)
همهی مسئولیتهای نبی بر عهدهی امام است.
مقام امامت مقام بزرگ و رسایی است. در حقیقت امامت استمرار مقام نبوت است و تمام مسئولیتهایی که بر عهدهی پیامبر بوده، همهی آن مسئولیتها بر عهدهی امام نیز میباشد، با این تفاوت که نبیّ مورد وحی است و وحی الهی بر او نازل میشود و پایهگذار دین است، اما امام مورد وحی نیست. امام مفاهیم دین را بیان میکند و پرسشهای نو را پاسخ میدهد و دربارهی زندگی مردم قوانین صحیحی را تبیین میکند، امر به جهاد میکند و هکذا و هکذا.
بنابراین کسانی که مقام امامت را یک مقام انتخابی مردمی تصور میکنند، بدانند امامت یک مقام الهی و انتصابی است نه انتخابی و امام با رسول جز در همان جهت که عرض کردم، فرقی ندارد. قرآن مجید هم بهنوعی به این مسئله اشاره دارد: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً» حتی برخی از انبیاء بعد از نبوت به مقام امامت میرسند؛ «لَمَّاصَبَرُوا». صبر ایشان در تبلیغ دین سبب میشود از مقام نبوت به مقام امامت برسند. در همین آیه دقت نمایید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ». جناب ابراهیم علینبیناوآلهوعلیهالسلام نیز بعد از آن همه مقامات و امتحانات، از مقام نبوت به امامت رسید، چون قبل از اینکه امام باشد، نبی و رسول بود، اما این مقام، مقام بالاتر از مقام نبوت است. ائمهی اهل بیت بعد از پیامبر دارای چنین مقامی هستند.
قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری که در این صوت میشنوید:
مردم هم تشنه خدمترسانىِ دولت هستند. مردم، نظام و مسؤولان نظام را دوست دارند. شما نشانههای دوست داشتن مردم را میبینید. کسی نمیتواند چشمش را روی هم بگذارد و اینها را نبیند. مردم دوست میدارند که از مسؤولان کار نیک ببینند تا حُسن ظن و محبّت خودشان را به آنها حفظ کنند و در تناقض قرار نگیرند. مردم تشنه خدمتند؛ واقعاً هم احتیاج دارند؛ بنابراین دولت باید کارآمدی خودش را نشان دهد.
(دیدار رئیسجمهوری و اعضای هیئت دولت )۱۳۸۰/۰۶/۰۵